بازگشت به کتاب وحی

پدیدآورحسین مظفر

نشریهمجله گلستان قرآن

شماره نشریه167

تاریخ انتشار1390/01/15

منبع مقاله

share 784 بازدید
بازگشت به کتاب وحی

حسین مظفر

استاد حسین مظفر، عضو هیأت علمی دانشگاه شهید رجایی و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام می‏باشد. وزیر آموزش و پرورش، مدیرکل آموزش و پرورش استان تهران، بنیان‏گذار مراکز دارالقرآن و دیگر فعالیتهای قرآنی در وزارت آموزش و پرورش از سمتهای پیشین ایشان بوده است؛ هم اینک نیز در کنار اشتغالهای علمی و اداری، مشغول به تحصیل در مقطع دکترای برنامه‏ریزی است.

قرآن، کتاب زندگی و هدایت

اگر برخورد و تعامل با هر پدیده‏ای، نیازمند شناخت آن باشد، جناب عالی قرآن را چگونه می‏شناسید و آن را چگونه توصیف می‏کنید؟
کتابٌ انزلناه الیک لتخرج الناس من الظلمات الی النور باذن ربهم الی صراط العزیز الحمید. قرآن، کتاب زندگی، طرحی جامع و نقشه‏ای همه جانبه از سوی خالق هستی برای زندگی شرافتمندانه و سعادتمندانه بشر است؛ کتاب هدایت و راهنمای سلوک انسانی است که می‏خواهد سالم زندگی کند و با اطمینان و آرامش مسیر تعالی را طی نماید؛ قرآن مهمترین و معتبرترین سند آفرینش هستی و یکی از دو رکن وثیق الهی و میراث گرانقدر رسول خدا برای راهبری جوامع و رفع نیازهای انسانی و اجتماعی است؛
قرآن سخن بی‏واسطه خدا با انسان می‏باشد و این افتخار برای انسان بس، که مخاطب خدا قرار گرفته است. در حدیث آمده که: «اذا احب احدُکم ان یحدث ربه فلیقرأ القرآن. هر که دوست دارد خدا با او سخن بگوید، قرآن بخواند». قرآن، راز و رمز ارتباط میان خالق و مخلوق، و گنجینه گرانبهای حکمت و دانش و عرفان و اخلاق است و نقش بسیار اساسی در کشف حقایق، بهتر زیستن، شناخت موانع و آفات، و روش برخورد و درمان آنهاست. چشمه سار زلالی است که دل‏های تفتیده و عطشناک حقیقت را از معارف بلند عرفانی خود سیراب می‏کند و مرزهای اندیشه را در برابر بدخواهان و بد اندیشانی که تلاش می‏کنند مزرعه جان و کشتزار اندیشه نوجوانان و جوانان معصوم را به میکروب‏ها و ویروسهای منحط و خطرناک بیالایند مرزبانی می‏کند؛ از این رو، قرآن باید دستور زندگی بشر امروز قرار گیرد و قوانین آن، الهام بخش سمع و بصر و راهنمای عمل و زندگی انسان سرگشته و جستجوگر حقیقت، باشد.
همه مردم به ویژه نسل جوان و نوجوان ما باید عقل و جان و روان خویش را در چشمه سار حکمت، معنویت، اخلاق، و خردورزی قرآن کریم شستشو دهد و قطره وجودی خویش و جامعه انسانی خود را به این اقیانوس ژرف و حیاتبخش پیوند زنند تا جاودانه بمانند.

مراتب و درجات رویکرد قرآنی

برای انس هرچه بیشتر انسانها با قرآن، به نظر شما چه لوازم و مقدماتی نیاز است؟
اولین گام و مرتبه قرآنی، قرائت و خواندن قرآن است. اصولاً کلمه قرآن، مأخوذ از قرأ و اقرأ به معنای خواندن است. پس قرآن، کتاب خواندنی است و قرائت و استماع آیات قرآنی، در حد خود تأثیر مطلوب دارد. می‏تواند زمینه‏های انقلاب درونی آدمی را هم فراهم سازد؛ چنان که در قرآن اشاره شده و فرموده «الم یأن للذین آمنوا ان تخشع قلوبهم لذکر الله. آیا زمان آن نرسیده که دل بندگان از ذکر خدا به خشوع و تواضع آید؟».
مأنوس شدن با قرآن، و خواندن آن، از مقدمات ضروری برای وصول انسان قرآنی به پله‏های تکامل بعدی است و بدین جهت است که رهروان آسمانی، مردم را به آموزش و تعلیم و قرائت قرآن ترغیب کرده و فرموده‏اند: «خیرکم من تعلم القرآن و علمه. بهترین شما کسی است که قرآن را بیاموزد و به دیگران بیاموزاند».
گام دیگری که انسانها در راه قرآن باید بردارند، کوشش در راه پاک کردن درون از ناپاکیها و زدودن گناهان و ناهنجاریها از رفتار بیرونی است. چرا که تزکیه نفوس و تعلیم حکمت به عنوان دو هدف اساسی بعثت انبیاء به شمار می‏رود. بر این اساس است که باید آموزش و تعلیم قرآن را نخستین کلاس ورودی به قرآن دانست. رسول خدا نیز فرموده‏اند: «بهترین اعمال آدمی خواندن قرآن است که او را به همه چیز هدایت می‏کند». در جای دیگر فرموده‏اند: «نیکوترین عبادت و بندگی، خواندن قرآن کریم است تا آدمی سخن معبود را بشناسد و حق آن را درک کند».
گام سوم در مراتب قرآنی، تدبر و تفکر در قرآن، برای فهم معارف و مضامین بلند و متعالی آن است. اگرچه برای قرائت و خواندن، توصیه‏ها، پاداش‏ها و ثواب‏های فراوانی منظور شده، اما بدیهی است اکتفا به خواندن صرف و توقف و درجا زدن در الفاظ و عبارات، نمی‏تواند تجلی بخش اهداف عالیه قرآن باشد. بنابراین، همراه با قرائت و خواندن، باید به رکن دیگر قرآن که تدبر و تفکر در قرآن است، توجه و عنایت کافی داشت.
قرآن، اقیانوسی ژرف و مملو از گوهرهای نابی است که با تدبر و تفکر و غواصی و اندیشه‏ورزی می‏توان این ذخایر را به دست آورد. به همین جهت قرآن در جاهای مختلف ما را به تدبر و تفکر دعوت می‏کند: «کتاب انزلناه الیک لیدبروا آیاته». تدبر و تفکر در آیات الهی زمینه‏های شناخت و بستر عاشقانه فهم آموزه‏های متعالی و معارف الهی آن را فراهم می‏سازد و او را به خیر کثیری می‏رساند که بدون تدبر وصول به آن ناممکن است. چنانچه حضرت علی فرموده‏اند: «الا لا خیر فی قرائةٍ لا تدبر فیها. بدانید، قرائتی که در آن اندیشه و تفکر نباشد، خیری در آن نیست».
مقام معظم رهبری در همین راستا فرموده‏اند: «آموزش قرآن را باید از تلاوت و ترتیل شروع کرد و تا تدبر و معرفت پیش رفت».
نکات مذکور، هرگز به معنای انکار تأثیر قرائت در جانها نیست، بلکه می‏خواهد بگوید بهره‏مندی بیشتر، از این گنجینه بزرگ حکمت، زمانی میسر است که علاوه بر خواندن، تدبر و تفکر گردد و به مفاهیم و محتوای عمیقش اندیشه شود تا با درک معانی و مفاهیم و حقایق قرآن، انگیزه‏های بیشتری برای وصول به درجات متعالی بعدی - که عمل کردن است - فراهم شود. شناخت معارف و مفاهیم قرآنی است که هم به اصلاح و تزکیه نفوس انسانی می‏انجامد و هم زمینه‏های را برای اصلاح اجتماعی و زندگی شرافتمندانه و جامعه متعالی و پیشرو، آماده می‏سازد و دریچه‏های جدیدی را به روی حق‏گرایان می‏گشاید.
گام چهارم که مهمترین و متعالی‏ترین گام این راه به شمار می‏آید، عمل به آموزه‏ها و مضامین قرآنی و شستشوی جان و روان از طریق آن است. در همان چیزی که به قرآنی شدن انسان و جامعه انسانی می‏انجامد.
تمام مراحل و مراتب قبلی اعم از آموزش، قرائت، تدبر و تفکر، انس و آشنایی با معارف الهی قرآن، مقدمه‏ای برای عمل کردن است. اگر قرآن در عمل و رفتار و گفتار و منش و شخصیت انسان و جامعه قرآنی تجلی نیابد و ظهور و بروز پیدا نکند، هرگز به قرآنی شدن انسان و جامعه نخواهد انجامید. عمل به قرآن است که جان‏ها را منقلب و جوامع را تعالی می‏بخشد. به قول علامه اقبال لاهوری:
نقش قرآن چون که بر عالم نشست نقشه‏های پاپ و کاهن را شکست
فاش گویم آنچه در دل مضمر است این کتابی نیست چیز دیگر است
چون که در جان رفت، جان دیگر شود جان چو دیگر شد، جهان دیگر شود
از این رو، اکتفای صرف به آموزش، تعلیم و قرائت، تدبر و شناخت مفاهیم قرآنی، و برگزاری جشنواره‏ها و نمایشگاهها فقط می‏تواند ظاهر و نام قرآن را از مهجوریت و غربت برهاند. در حالی که مهجوریت و غربت اصلی قرآن، عمل نکردن و پیاده نشدن فرامین و اهداف قرآنی در عمل و رفتار مردم و متن جامعه است.
خواندن و قرائت قرآن - بدون عمل به آن - بعضاً ممکن است بلای جان قاریانی شود که جز به الفاظ و قرائت ظاهری آن نمی‏پردازند، و حتی گاهی ممکن است زمینه گمراهی و انحطاط انسانهایی شود که قرآن را می‏خوانند، پیام خدا را می‏شنوند و می‏شناسند، اما خلاف آن عمل می‏کنند، یا با اهداف ریاکارانه به آن می‏پردازند مولوی در مثنوی خود به این فاجعه چنین اشاره می‏کند:
زان که از قرآن بسی گمره شدند زان رسن قومی درون چه شدند
مر رسن را نیست جرمی ای عنود چون ترا سودای سر بالا نبود
در هر حال در ارتباط با مراتب و درجات قرآنی در آحاد جامعه، باید گفت: برخی قرآن نمی‏خوانند و از قرائت و فیوضات آن محرومند؛ برخی دیگر قرآن می‏خوانند و در آن تدبر و تفکر نمی‏کنند، بلکه بسان لقلقه‏ای الفاظ آن را بر زبان جاری می‏کنند؛ برخی هم قرآن می‏خوانند و از فهم معارف و مضامین بلند عرفانی اجتماعی سیاسی آن محرومند، و متأسفانه عده‏ای هم هستند که هم قرآن می‏خوانند و هم معنای آن را می‏فهمند و سخن خدا را می‏شنوند، اما به فرامین و دستورات آن بی‏اعتنایند و به آن عمل نمی‏کنند. این چهار گروه از کسانی هستند که متناسب با عمل خود در مهجوریت قرآن سهیم و شریکند.
ما بیش از قرائت ظاهری قرآن، به فهم معارف قرآنی و کشف مضامین بلند قرآن نیازمندیم و به دنبال آن - به طور جدی‏تر - نیازمند عمل به آن مضامین، و تجلی و تبلور فرامین قرآنی در رفتار و گفتار و بینش و شخصیت خود، همراه با آهنگ قرآنی - هستیم.
به عبارت دیگر باید گفت: با آهنگ دلنشین قرآن هم آوا شویم و با صدای خوش آن را زمزمه کنیم. با تفکر و تدبر در دریای بیکران و اقیانوس جاودانه آن غواصی کنیم. با شناخت معارف و فهم مضامین بلند آن، به قله‏های متعالی سیر کنیم و با عمل به فرامین و رهنمودهای آن، جان و دل و اندیشه خویش را در چشمه سار زلال هدایت قرآن شستشو دهیم تا به قله‏های سعادت و عزت نائل آئیم.

بهره‏گیری از قرآن

برخلاف کتابهایی که به دست انسانها نوشته می‏شود، مخاطب قرآن صنف یا قشر خاصی نیستند، بلکه همه افراد و اقشار و طبقات، مخاطب قرآن می‏باشند؛ به نظر شما هر فرد و یا هر جامعه و گروهی چگونه می‏تواند از قرآن بهره بهینه و مورد نظر خود را ببرد؟
قرآن، سفره گسترده الهی است که هرکس به فراخور آگاهی و هاضمه فکری خود می‏تواند از این خوان پرنعمت بهره ویژه خود را ببرد.
روی سخن قرآن با انسان است. انسانی که هم عقل دارد، هم دل، هم جسم و هم در جامعه انسانی زندگی می‏کند. مهمتر آن که قرآن برای همه انسانها متناسب با ظرفیت وجودی آنها پیامی خاص دارد؛ چنان که گاهی تذکری برای صاحبان خرد است تا تعقل کنند و بیندیشند، و گاهی برای صاحبان دل و بیداردلان است تا از درون بجوشند و پیوندی وثیق با قرآن برقرار سازند و گاهی موعظه ایست همگانی برای همه انسانها، در همه زمانها و همه مکانها، تا هر انسان تشنه و گرسنه و نیازمندی، متناسب با درک و فهم و هاضمه خود، از آن استفاده کند. البته بهره‏مندی از این نسخه جاوید الهی به همت هرکس بستگی دارد و در این ادبستان و فرهنگستان الهی هرکس، درخور توان و تلاش خود می‏تواند بهره ببرد و با الهام از آموزه‏های آن، خود را موءدب به آداب الهی کند همان گونه که خداوند سبحان، خود فرمود:
«ان هذاالقرآن مأدبة‏الله فتعلموا مأدبته ما استطعتم. این قرآن سفره خداست تا آنجا که می‏توانید از این سفره برگیرید».
این کتاب بزرگ آسمانی، در بردارنده مجموعه معارف لازم است که انسان را برای بهتر زیستن آماده می‏کند؛ مجموعه گرانقدری که هرکس می‏تواند به اندازه درک و توان و نیاز خویش، از آن بهره‏ها گیرد.
یکی از زمینه‏های تأثیرگذاری قرآن، تقویت روح ایمانی و عبودیت است. برای تأثیر قرآن باید آن را با زبان ایمان خواند، نیوشید و فهمید. چرا که زبان ایمان زبان عشق و معنویت است، نه زبان استدلال‏های خشک و فلسفی.
اگر موءمنان و قرآن‏خوانان با زبان ایمان به سراغ قرآن بیایند، خدا آیاتش را بر آنان جلوه‏گر می‏سازد و آنان را مشمول هدایت قرار می‏دهد؛ به همین جهت است که خداوند به این حقیقت اشاره می‏کند و می‏فرماید «هذا بیان للناس و هدی و موعظة للمتقین. این کتاب، گفتاری آشکار و راهنما برای مردم و هدایتگر و پند برای پارسایان و پرهیزکاران است».

نقش اجتماعی قرآن

اگر از زندگی و رفتار فردی فراتر برویم و بخواهیم کاربرد و نقش آفرینی قرآن در اجتماع را مورد بررسی قرار دهیم، از این منظر، به نظر شما قرآن چه کارکردهایی دارد؟
مهمترین کارکرد اجتماعی قرآن، ایجاد بصیرت نسبت به جریانات، رویدادها و تحولات اجتماعی است. کسی که با قرآن مأنوس باشد و همواره آن را به عنوان کتاب زندگی بکاود و بخواند، بهره‏های فراوانی از آن می‏برد که یکی از آنها تقویت بینش و قضاوت درباره موضوعات نام برده است. از همین رو است که حضرت علی فرموده‏اند «اذا التبست علیکم الفتن کقطع اللیل المظلم فعلیکم بالقرآن. هنگامی که فتنه‏ها مانند پاره‏های شبهای ظلمانی بر شما هجوم آوردند، بر شما باد که به قرآن رجوع کنید».
قرآن سنگر نفوذناپذیر فرد و اجتماع در برابر ترفندهای شیطانی و منکرات و مفاسد اجتماعی و اصلی‏ترین میدان مبارزه و جهاد با دشمنان خدا و مستحکم‏ترین سنگر محافظ موءمنان و جامعه اسلامی و اساسی‏ترین موضع تهاجم علیه کفر جهانی است؛ بنابراین، شایسته است اهمیت قرآن و آموزه‏های قرآنی در حل و کاهش مشکلات روانی، اجتماعی، فردی، خانوادگی و اقتصادی درک شود و با نگاه به قرآن و آموزه‏های آن در سالمسازی روح و شخصیت انسانی و جوامع بشری برنامه‏ریزی گردد.
نشستن بر سر سفره معنوی قرآن، نگریستن به زیبایی‏های آن، یادآوری مضامین آن و بهره‏وری و عمل به رهنوردهاو مزامین حیاتبخش آن موجب گشایش قفل‏های تحجر و واپسگرایی و بیچارگی‏ها و عقب‏ماندگی‏ها و نویدبخش وصول انسان و جامعه به قله‏های سعادت و عزت می‏باشد. و درست به همین دلیل است که همه پیروان خود را به برپا داشتن جامعه پیشرو و نظام برتر براساس اصول متعالی خود فرا می‏خواند.
یکی دیگر از کارکردهای مهم اجتماعی قرآن، ایجاد ضوابط کلی برای تعیین خط و مشی زندگی انسانهاست و از این منظر، وقتی قرآن به عنوان قانون اساسی زندگی فردی و اجتماعی مورد عمل قرار می‏گیرد، خطوط کلی تنظیم روابط انسانها و جوامع را بیان می‏کند. و درباره بسیاری از مسائل کلی اجتماعی، قاعده می‏دهد؛ هنر آن است که پیروان قرآن با توجه به شرایط پیچیده و مترقی دنیای امروز، از این قواعد کلی، نظریه‏سازی کنند و نظریه‏ها را با کارشناسی لازم به قانون تبدیل نمایند و به این طریق، قرآن را وارد زندگی بشر امروز کنند.
تقویت روحیه ایمانی، اخلاقی، تقویت روابط انسانی و پرهیز انسانها از غیبت، تهمت، سخن‏چینی، فاش کردن اسرار دیگران، دوری از طعنه و سرزنش و استهزاء، پرهیز از حقه و کینه توزی، احتراز از خودخواهی و تکبر و زیاده‏طلبی وظلم و ستم و تجاوز به حقوق دیگران و یا اموری مانند وفای به عهد اتحاد و همبستگی، اعتدال و میانه روی، نیکی و احسان، چشم پوشی از لغزشها، حسن خلق، بردباری و متانت، تواضع و فراتی، آداب معاشرت، توجه به محرومان و مستضعفان، تلاش برای فقرزدائی و دستوراتی چون پرداخت خمس، زکات و مالیات‏های اسلامی و پرهیز از تکاثر، و هشدارهایی پیرامون رشوه‏خواری - اتلاف اموال و بیت المال و رباوکم فروشی و تأکید بر عفت و پاکدامنی و کنترل هواهای نفسانی و توصیه به نظارت عمومی و همگانی، چون امر به معروب و نهی از منکر، تولی و تبری و جهاد و شهادت و ایثار و فداکاری و تعاون و هزاران نکات معنوی اخلاقی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرامینی برای سالمسازی محیط انسانی و اجتماعی است که موجب رشد فضائل انسانی، پیشرفت امور اجتماعی و پیشگیری از رذائل و مفاسد می‏گردد.

گسترش و ترویج فرهنگ و معارف قرآنی

چگونه می‏توان معارف قرآنی را در میان مردم و بویژه نسل نوخاسته ترویج و گسترش داد؟
آموزش و تعلیم و تعلم قرآن، قرائت، روخوانی - مسابقات قرآنی، برگزاری نمایشگاهها، جشنواره‏های قرآنی و تعظیم و تکریم قرآنیان و قرآن‏پژوهان، هریک به نو به خود می‏تواند در ترویج و گسترش فرهنگ قرآن کمک کند. در عین حال وظیفه نظام‏های آموزشی، آکادمیک، دستگاههای تعلیم و تربیت، مساجد و هئیت‏ها، مراکز فرهنگی و نهادهای قرآنی، رسانه‏های شنیداری و دیداری و اهتمام مسئولان و الگوهای جامعه، نقش اساسی و زیربنائی در ایجاد و فضای قرآنی و قرآنی کردن جامعه دارند؛ البته از میان دستگاههای رسمی، آموزش و پرورش می‏تواند نقش اساسی و کلیدی‏تری داشته باشد؛ هم به لحاظ کودکان و نوجوانانی که دراختیار دارد، و هم به لحاظ وظیفه رسالت تعلیم و تربیت که برعهده آنهاست، می‏تواند با برنامه‏ریزی درست و حکیمانه، بویژه از دوران کودکی، روح و جان و اندیشه نونهالان کشور را با آهنگ دلنشین قرآن آشنا و مأنوس سازد.
اگر بخواهیم زمینه‏های کاری آموزش و پرورش در ترویج فرهنگ قرآنی احصاء کنیم، برخی از آنها عبارتند از:
- آموزش و تعلیم قرآن در مراحل پیش دبستانی و سالهای اولیه دبستان؛
- شکوفا نمودن استعداد قرآنی دانش‏آموزان و مأنوس نمودن آنها با قرآن؛
- برگزاری مسابقات و ایجاد رقابت‏های سالم و سازنده قرآنی برای ایجاد رغبت و انگیزه‏سازی بیشتر؛
- غنی‏سازی اوقات فراغت دانش‏آموزان با آموزه‏های قرآنی؛
- تجلیل و تقدیر از دانش‏آموزان فعال قرآنی و معرفی الگوهای موفق
- اشاعه و ترویج فرهنگ قرآن کریم با تبلیغات مناسب؛
- درج مفاهیم قرآنی در کتب دینی برای پیوند دو رکن وثیق و مرتبط قرآن وعترت؛
- درج مفاهیم و آموزه‏های قرآنی در کتب عربی برای فهم و درک مضامین قرآن درکنار فراگیری ادبیات عرب و تأسیس دارالقرآن‏ها و مراکز فرهنگی و نشر آموزه‏های قرآنی در این مراکز.
با توجه به اینکه جناب عالی قبلاً وزیر آموزش و پرورش بودید اگر ممکن است بفرمایید در دوره وزارت، چه اقداماتی برای گسترش فرهنگ قرآنی در آموزش و پروش، پایه‏ریزی کردید؟
یکی از مهمترین دغدغه‏های بنده در این دوران اهتمام به ترویج و گسترش فرهنگ قرآن در عرصه آموزش و پرورش بود. در این راستا رهنمودهای مقام معظم رهبری را مهمترین راهبرد و انگیزه برای تلاش و برنامه‏ریزی قرار داده بودم. اقدامات متعددی در این حوزه داشتیم که برخی از آنها را می‏توانم اشاره‏وار، بیان کنم:
- تأسیس حدود 600 مرکز دارالقرآن در سطح کشور که بدون وجود بودجه‏ای خاص انجام گرفت؛
- قراردادن درس قرآن و آموزش قرآن به سبک نوین در پایه‏های اول و دوم دبستان، به گونه‏ای که دانش‏آموزان دبستانی، در سالهای اول و دوم و سوم، روخوانی قرآن را بیاموزند تا در سنوات چهارم و پنجم به تجوید و روان خوانی بپردازند و در دوره راهنمائی به آشنائی با برخی مفاهیم اولیه و نهایتاً در دوره دبیرستان با فهم و درک مفاهیم قرآن و تفسیر نورانی آن آشنا شوند؛
- تأسیس ستاد هماهنگی و اعتلای دروس دین، قرآن وعربی برای پیوند و انسجام و کارآمد سازی و ارتقاء معارف دینی و قرآنی؛
- تغییر محتوای آموزش کتاب‏های عربی و استفاده از مضامین مختلف قرآنی و ادعیه، در جملات عربی و نکات دستوری، از جمله برنامه‏هایی بودند که به اجرا گذاشته شد، که در این مورد نسبت به تغییر کتب عربی دوره راهنمائی اقدام شد، برگزاری دوره‏های تربیت معلم قرآن کریم برای معلمان دبستانی، گنجاندن دروس قرآن و دین در فعالیت‏های انتخابی پرورشی دبیرستانها، برگزاری همایش‏ها و مسابقات قرآنی در رشته‏های قرائت، مفاهیم و حفظ در سطح وسیع و با حضور گسترده و میلیونی دانش‏آموزان.
برگزاری هیأت‏ها و مکتب‏های قرآنی در سطح کشور، و همچنین اجرای مسابقات تفسیر، بین معلمان با همکاری ستاد تفسیر جناب آقای قرائتی در هر سال و....

مهجوریت قرآن

از جمله مسائلی که بسیاری از صاحب نظران و کارشناسان امور دینی در آثار و گفتار خود بعضاً به آن اشاره می‏کنند و نسبت به آن نگران هستند، مهجوریت قرآن در جامعه و بویژه در میان شماری از متدینان است، نظر شما در این باره چیست و چه عواملی را سبب بروز چنین شرایطی می‏دانید؟
بنده هم احساس می‏کنم این نگرانی تا حدودی وجود دارد و البته معتقدم باید آن را ریشه‏یابی کرد و علل و زمینه‏های آن را شناخت و آنگاه برای خروج از آن، برنامه‏ریزی کرد.

مهجوریت قرآن به شیوه‏های مختلف تحقق می‏یابد:

ابتدائی‏ترین شیوه مهجوریت قرآن، بی‏اعتنائی به قرآن و بی‏اعتقادی به این نسخه شفابخش الهی است که هم به انزوای قرآن می‏انجامد و هم جامعه انسانی از نور هدایتش محروم می‏شود.
زمینه دیگر مهجوریت قرآن، ذکر و یاد و احترام صوری به قرآن بدون توجه به قرائت و خواندن و فهم و تدبر و شناخت مضامین و عمل به آن است.
همان مطلبی که حضرت امیر(ع) به آن هشدار داد و فرمود: «فلم یبق عندهم منه الا اسمه و لا یعرفون الا خطه وزبره... زمانی می‏رسد که تنها نامی از قرآن نزد مردم باقی می‏ماند و آنان تنها خط و اعراب آن را می‏شناسند».
متأسفانه مهجوریت قرآن حتی در دنیای اسلام عمیق‏تر از آن است که بیان شود؛ ستم‏های تاریخی، گذشته‏های نکبت‏بار و ترفندهای ظالمانه دشمنان قرآن آن قدر گسترده و عمیق است که به فرموده مقام معظم رهبری «مهجوریت قرآن در طول سالیان دراز حاکمیت ظلم وجور، بیش از آن است که به سادگی و آسانی جبران شود».
جبران این ضایعه اسفناک و مهم نیازمند تلاشی همه جانبه و حکیمانه است که می‏بایست از سوی علاقمندان و شیفتگان این سند جاوید الهی و قرآن‏پژوهان و قرآن دوستان، در ابعاد مختلف انجام پذیرد. کنار گذاشتن این کتاب هدایت و راهنمای زندگی بشریت که می‏تواند مایه حیات افراد و جامعه بشری باشد، ظلم بزرگ به انسانها و گناهی نابخشودنی است.
تمام تلاش دشمنان اسلام هم بر این بوده که قرآن در انزوای شناخت و عمل و مهجوریت بماند تا بیشتر بتواند به اهداف شیطانی و استعماری خود حتی در جهان اسلام برسند. اهمیت این مسأله وقتی روشن می‏شود که به سخن «ویلیام گلادستون» - انگلیسی - در مجلس عوام این کشور در زمانی که مسئولیت نخست وزیری انگلستان را در سالهای میانی قرن 19 برعهده داشت، توجه شود؛ او گفته بود: تا زمانی که ملت اسلامی مشرق زمین، از کتاب سنتی خود موسوم به قرآن پیروی می‏کنند، سیاست خارجی امپراطوری بریتانیا در آسیا و آفریقا نمی‏تواند با پیروزی چشمگیری توأم باشد، لذا باید ابتدا این کتاب را که وسیله وحدت و تمرکز مردم شده است، از آنها گرفت و به تدریج متفرقشان ساخت.
بازگشت به قرآن و عینیت بخشیدن به این شعار انسان ساز و جامعه ساز، باید در دستور کار همه مسئولان و قرآن دوستان قرار گیرد زیرا فرمایش مقام معظم رهبری، «قانون اساسی و کتاب انقلاب ما، قرآن مجید است»؛ چنان که در کشورهای دیگر اسلامی نیز گرایش مثبت و گسترده‏ای، به قرآن آغاز شده و امروز، احیاگران جهان اسلام و بیدارگران اقالیم قبله نیز شعارشان بازگشت به قرآن و عینیت بخشیدن به فرامین این کتاب آسمانی در عرصه‏های زندگی فردی و اجتماعی است؛ اما طبیعی است که تا رسیدن به جایگاه شایسته و بایسته قرآنی و آمیختن و تلفیق آموزه‏های آن با معیارها و ارزشهای فردی و اجتماعی، راه بسیار طولانی و دشواری در پیش است، که باید عالمان و دانشوران اسلامی و قرآنی هریک به فراخور حال خود بتوانند زورق‏هایی را برای سیر در اقیانوس بیکران معارف قرآنی فراروی نسل جوان قرار دهند.

پی نوشت :

با سپاس از دانشور گرامی آقای اسدالله اسدی‏گرمارودی که زحمت انجام مصاحبه را تقبل فرمودند.

مقالات مشابه

قرآن در انديشه قرآني امام خميني(ره)

نام نشریهپژوهشنامه متين

نام نویسندهسیدعطا اله افتخاری

تحلیلی پیرامون شفابخشی قرآن با رویکرد به آراء و روایات تفسیری

نام نشریهکتاب قیم

نام نویسندهمحمدحسن رستمی, سمانه ابریشمی

حاكميت قرآن از ديدگاه امام صادق (ع)

نام نشریهبینات

نام نویسندهمهناز رحیم‌پور

سخنان امام صادق (ع) درباره قرآن

نام نشریهبینات

نام نویسندهشهربانو کاهدی

قرآن و هویت متکی بر اسلام سیاسی

نام نشریهپژوهشنامه علوم سیاسی

نام نویسندهمحمدجواد غلامرضاکاشی, الهه صادقی